مهارتهای ارتباطی مدیران
مهم نیست چه میگویید، بلکه نحوه بیان آن مهم است.
ارتباط موثر در محل کار در نقش رهبر، ضروریترین مهارت به حساب میآید. ارتباط خوب چیزی است که یک رهبر ضعیف را از یک رهبر استثنائی متفاوت میسازد. وقتی با تیم خود به خوبی ارتباط برقرار کنید، به شفافبت و عدم ایجاد سوتفاهمها کمک میکنید و همچنین محیط کاری سالم و آرامی را فراهم میسازید.
نقش ارتباطات خوب در تیمها
در یک محل کار ایدهآل، ارتباط تیمی و همکاری بسیار دوستانه و حرفهای خواهد بود. نظرات افراد به راحتی به اشتراک گذاشته میشود و همهی سوالات نفرات، واضح و بهموقع به جواب میرسند. همه افراد بطور کامل از نقشها و وظایف خود آگاه هستند و مثل چرخ دندههای یک ساعت فوقالعاده در کنار یکدیگر تعامل دارند.
چرا ارتباط در رهبری مهم است؟
رهبران باید برای پیدا کردن راههای جدید برای موثرتر، هدفمندتر و قابل اعتمادتر کردن ارتباطات خود تلاش کنند. رهبران ممکن است ناخواسته تلاشهای خود را برای تقویت ارتباطات از مسیر خارج کنند. آنها ممکن است به دلیل ترس از اشتراکگذاری زیاد، ارتباط برقرار نکنند و یا اشتباهی بیش از حد با یک همکار صادق باشند و اطلاعات منتقل کنند.
این چالشها در موقعیتهای پر استرس، زمانی که ضربالاجلها برآورده نمیشوند، زمانی که فرصتها از دست میروند، زمانی که نوآوری وجود ندارد و همه چیز ناامید کننده باشد به وجود میآیند. ممکن است سخت باشد اما ارزش آن را دارد که برای مقابله با این تعارضات با گفتگوهای صریح و بحثهای سازنده تلاش بیشتری به خرج دهید.
چند واقعیت در مورد ارتباطات رهبران
دیده شدن نوعی ارتباط است
اگر میخواهید ارتباط خوبی برقرار کنید، همیشه در دسترس باشید. ایمیل و پیام رسمی برای در دسترس بودن کافی نیست، شما باید حضور داشته باشید و دیگران احساس این را داشته باشند که میتوانند با شما به راحتی ارتباط برقرار کنند و بدانند که شما چه نوع رهبری هستید و با کاری که میخواهید آنها انجام دهند مرتبط هستید.
نکته مهم: سعی کنید با تمام گروههای ذینفع خود ارتباط برقرار کنید.
انتظارات مشخصی را تعیین کنید
در هر رابطهای، رفتار افراد توسط مجموعه ای از قوانین هدایت میشود (حتی عرف جامعه) و در یک محیط حرفهای اکثر این قوانین ناگفته باقی میماند. یک رهبر خوب در مورد انتظارات و هنجارهای تیمی در سازمان خود میبایست در جلسات تیمی گفتگو داشته باشد و آنها را به روشنی تعیین نماید.
رک و روراست باشید
منظور خودتان را به طور مستقیم و بدون پیچیدگی بیان کنید و تلاش کنید که پشت انبوهی از اطلاعات منظور خودتان را پنهان نکنید. البته که وضوح در زمان برقراری ارتباط در محیط مجازی اهمیت بیشتری پیدا میکند.
با داستان تصویرسازی کنید
وقتی یک داستان خوب تعریف کنید، به انتظارات و اهداف خود جان میدهید. داستانهای خوب اعتماد ایجاد میکند و ذهن و روح افراد را تحت تاثیر قرار میدهد. علاوه بر این، تکرار داستان و یا ارجاع به مفهومی که برای مردم آشناست، بسیار آسانتر از صحبت در مورد سند چشمانداز و طرح پروژه است. وقتی داستانهایی متقاعد کننده، معتبر و جسورانه تعریف کنید، به شما کمک میکند تا برند خودتان را تقویت کنید.
مخاطبان خودتان را بشناسید
اقشار مختلف ذینفعان نگرانیهای متفاوت دارند. تکنیکهایی که برای اثرگذاری برای یک گروه استفاده میکنید ممکن است رویکرد مناسبی برای گروه دیگر نباشد. باید استراتژیهای خود را برای گروههای مختلف بطور خاص تنظیم کنید و در آن نقش و مسئولیت وی را در نظر بگیرید. مثلا فردی که بسیار منطقی است، ممکن است به راحتی تحت تاثیر یک جذابیت منطقی قرار بگیرد اما جذابیتهای احساسی برای وی اصلا قابل قبول نباشد.
با زبان بدن، منظورتان را تقویت کنید
نشان دادن زبان بدن مناسب، مثل تماس چشمی، تکان دادن سر به نشانه تایید، حرکات آرام و سایر موارد مربوط، میتواند الهام بخش اعضای تیم باشد و باعث شود در برقراری ارتباط با شما احساس راحتی بیشتری داشته باشند. یک لبخند ساده کمک زیادی به نشان دادن توجه و اهمیت دادن شما میکند و کمک میکند تا به آرامی رابطه و همکاری قوی ایجاد کنید و فرهنگ سازمانی را متحول کنید.
به نظرات گوش دهید و افراد را تشویق کنید
افرادی را در تمام سطوح سازمان پیدا کنید و به نظرات آنها گوش دهید. از سهامدارن کلیدی تا کارمندان جدیدی که ممکن است تمایلی به ابراز نگرانی نداشته باشند میبایست در لیست افرادی باشند که باید به آنها گوش میدهید. اجازه دهید اعضای تیم بدانند که ارزشمند هستند. با افراد همدلی کنید و امنیت روانی در سازمان فراهم کنید. نشان دهید که هم به افراد و هم به سازمان اهمیت میدهید.
همچنین با سکوت هم مشکلی نداشته باشید. طرف مقابل را تشویق کنید تا ایدهها و راه حلهای خود را ارائه دهد. به همه افراد احترام بگذارید، ارتباط عاطفی و اعتماد ایجاد شده برای رهبری بسیار مهم است.
دیدگاهتان را بنویسید